برنامه ریزی استراتژیک
اساساً برنامه ریزی استراتژیک تلاشی سازمان یافته و منظم برای اتخاذ تصمیمات بنیادی و اجرای اقدامات اساسی است که ماهیت و جهت گیری فعالیتهای سازمان را با دیگر سازمانها در چهارچوب قانون شکل میدهند. پیچیدگی شرایط محیطی و دقت در انعکاس این حالات در برنامه ریزیها، نه تنها موجب سنگینی ساختار تدوین برنامهها میشود بلکه ساز و کارهای اجرایی برنامهها را ظریفتر میکند.
به عبارت دیگر، برنامه ریزی استراتژیک تلاشی است سازمان یافته و منظم برای اتخاذ تصمیمات بنیادی و انجام اقدامات اساسی که سرشت و سمت گیری فعالیتهای یک سازمان یا دیگر نهادها را در چارچوب قانونی شکل میدهد (برایسون، 1372).
برنامه ریزی استراتژیک روش سیستماتیکی است که فراگرد مدیریت استراتژیک را پشتیبانی و تأیید میکند. برنامه ریزی استراتژیک متضمن همه اقداماتی است که منجر به تعریف اهداف و تعیین استراتژیهای مناسب برای دستیابی به آن اهداف برای کل سازمان میشود.
در برنامه ریزی استراتژیک، اهداف و خطوط کلی و رسالت سازمان در بلند مدت تعیین میگردد، این نوع برنامه ریزی، جامعیت داشته و در سطوح عالی سازمان شکل میگیرد. و بالاخره در حکم چتری است که کل سازمان را به نحوی در بر میگیرد.
لزوم برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها
روی هم رفته، برنامه ریزی استراتژیک درصدد آن است که ظرفیت و توان مدیریت استراتژیک سازمان را به نحوی بالا برد که مدیران عالی سازمان عملاً در فرآیند برنامه ریزی درگیر شده و نقش سازنده خود را اعمال نمایند. با این وجود، درگیر بودن مدیریت ارشد سازمان در این فرآیند کافی نبوده و باید به صورت متحد و هماهنگ در توسعه فرآیند برنامه ریزی، تدوین و اجرای استراتژیهای تدوین شده مشارکت فعال داشته باشند. وحدت، هماهنگی و مشارکت فعال مدیریت عالی در زمره مهمترین عوامل در اجرای استراتژیهای سازمان است.
به طور خلاصه، برنامه ریزی استراتژیک درصدد آن است که به سه سئوال اصلی سازمان پاسخ گوید:
1- سازمان کجاست؟
2- چگونه خواهد رفت؟
3- آرزو دارد به کجا برود؟
در پاسخ به این سؤالات، برنامه ریزی استراتژیک چارچوبی برای فعالیتهای سازمان و کارکنان آن ارائه میدهد. به علاوه، این برنامه ریزی چارچوبی برای مدیران و سایر اعضای سازمان به منظور دستیابی به تحلیل موقعیتهای استراتژیک، انتخاب زبانی مشترک و تصمیمات مشترک که باید در زمانی مناسب انجام پذیرد، ارائه میدهد.
همچنین، برنامه ریزی استراتژیک رهبران سازمان را قادر میسازد تا انرژی سازمان را در انتخاب راه مشترک و تحقق اهداف مشترک صرف نمایند. در نهایت، برنامه ریزی استراتژیک، سازمان را در دستیابی به توسعه همه جانبه، سازماندهی مطلوب و داشتن درکی بهتر از محیط پیرامون و مشتریان فعلی و آتی و طبعاً آگاهی از توانمندیها و محدودیتهایش یاری مینماید
برنامه ریزی استراتژیک ابزار کار دورهای مدیریت است. این برنامه همانند هر ابزار مدیریتی تنها به منظور حصول یک هدف، یعنی انجام بهتر کارهای سازمان به کار گرفته میشود. در همین راستا، در این برنامه تمرکز فعالیتها، حرکت اعضای سازمان در جهت نیل به اهداف برنامه ریزی استراتژیک تلاشی منظم برای اتخاذ تصمیمات بنیادی است و اقداماتی است که بدان وسیله سازمان به تصویرکشیده میشود و ما با آن چه که سازمان انجام میدهد و علت انجام آن، با تمرکز بر آینده سازمان، آشنا میسازد.